شاخصه عمومی جریان فکری «اهل الذکر یا اهل القرآن» و بویژه قرآن گرایان ایرانی، اتکاء به قرآن کریم و بیاعتنائی به روایات، حداقل در مقام تبیین کتاب خدا میباشد. از این رو در تفسیر آیات الهی از روایات بهره نمیگیرند. از نگاه این نحله فکری حروف مقطعه نیز همچون آیات قرآن قابل فهم است و نیازمند روایاتی که به تفسیر این آیات پرداخته و همچنین دیدگاههایی را که مفسران دربارۀ این حروف بر اساس روایات ارائه کردهاند، نمیباشد. اما قادر نیستند تفسیری مدلّل و همسان از این آیات ارائه نمایند و حتی گاهی تفسیر روائی از این حروف را به نام فهم خویش مصادره کردهاند. وجود حروف مقطعه در قرآن کریم ناقض اصول این دیدگاه است زیرا در فهم مراد از آیات مذکور نمیتوان به تفسیر قرآن به قرآن تمسّک جست.